کد مطلب:88661 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:396

مهار کردن قوه غضب











(مكظوما غیظه)

ترجمه: (می بینی برای فرد پرهیزكار كه) خشم او فرو نشسته است.

شرح: در فراز قبل اشاره به مهار كردن قوه ی شهوت بود و حال اشاره به مهار كردن قوه ی غضب، دو قوه ای كه می تواند، تحت نفوذ عقل عمل كند، و انسان را مثل دو بال به عالم ملكوت پرواز دهد.

مفردات راغب گوید:[1] «كظم» محل خروج نفس را گویند و در موارد سكوت استعمال می شود (انسان ساكت كسی است كه گویا محل خروج كلمات را بسته است).

در مورد «غیظ» نیز می گوید:[2] شدیدترین حالت غضب است و آن حرارتی است كه انسان از فوران خون قلبش احساس می كند.

در لغت وقتی سقاء دهنه ی مشك را بعد از پر شدن آب می بندد «كظم السقاء»[3].

[صفحه 402]

گویند، دهنه مشك را می بندد تا آبهای جمع شده در درون آن بیرون نریزد، فردی كه در حالت عصبانیت به سر می برد كوره ای از آتش می شود، اگر خود را كنترل كند كظم غیظ كرده است، بسیاری از جنایتها، قتلها و كشتارها، از این آتش درونی (غضب) سرچشمه می گیرد.

انسان در حال غضب، تجلی گاه جهنم است، اگر خود را كنترل نكرد، زبانه و شراره ی این آتش به بیرون سرایت می كند و در روز قیامت با همین آتش می سوزد، صدای تنفس و ناله ی انسان غضب كرده، صدای غیظ آلود جهنم است (سمعوا لها تغیظا و زفیرا)، برای جهنم ناله غیظ آلود و رفت و برگشت تنفس او را می شنوند گوئی جهنم مثل موجودی زنده است.

چنانكه در روایت است، از جاهائی كه شیطان بسیار به انسان نزدیك می شود حال عصبانیت است، پس در این حالی كه در محدوده ی قدرت شیطانی است، نه تصمیم گیر و نه عملی انجام ده، كه هر دو شیطانی است و همیشه این شعار را مد نظر داشته باش، كه در حال عصبانیت نه تصمیم، نه اقدام! محقق بزرگ، احمد بن محمد، معروف به ابن مسكویه در كتاب «طهاره الاعراق» كه از كتب كم نظیر و گرانقدر در نیكوئی ترتیب و حسن بیان است، درباره ی غضب سخنی دارد كه حاصل ترجمه اش قریب به این مضمون است:

«غضب، در حقیقت عبارت از حركتی نفسانی است كه بواسطه ی آن، جوشش در خون قلب برای شهوت انتقام حادث شود. پس وقتی كه این حركت تند شود، آتش غضب را افزون كند و برافروخته تر سازد و شریانهای مغز را پر كند از یك دود تیره و تاریكی كه به واسطه ی آن خود عقل كم و ناچیز شود و كار او ضعیف گردد و مثل انسان در این هنگام، چنانچه حكما گویند، مثل غاری شود كه در آن آتش افروزند و از دود خفه كننده پر گردد. پس علاج آن سخت شود و خاموش نمودن آن مشكل گردد و چنان شود كه هر چه بر وی افكنند كه او را فرو نشاند خود او نیز جزء آن شود

[صفحه 403]

و بر ماده آن افزاید و سبب ازدیاد آن شود، پس از این سبب است كه انسان در این حال از رشد و هدایت باز می ماند.

پس از آن فرماید: و اما بقراط (حكیم) گوید كه من از كشتی ای كه دچار بادها و طوفان های سخت شود و آن را موجهای دریا متلاطم سازد، امیدوارترم از شخص غضبناك برافروخته، زیرا ممكن است كشتی را در این حال، ملاحان با لطائف الحیل به ساحل نجات هدایت كنند و اما نفس وقتی آتش در آن شعله ور گردد، امید نجات برای او نیست... زیرا كه هر چه حیله به خرج دهی از قبیل مواعظ و نصائح و هر چه با او فروتنی و زاری نمائی بر شعله و مایه آن افزاید.[4].

قوه غضب در اصل یكی از نعمتهای بزرگ الهی است كه بوسیله آن انسان می تواند بقای خود را حفظ كند و مدخلیتی بزرگ در تشكیل مدینه فاضله و نظام برتر دارد.

این قوه مایه ی «اشداء علی الكفار»،[5] است كه از اوصاف مومنین است، اشتباه كردند كسانی كه فكر كردند، باید قوه غضبیه كشته شود و خاموش كردن آن از كمالات و معارج نفس است، آنها از مقام اعتدال و حد كمال غافلند، نفهمیدند كه در جمیع سلسله حیوانی خداوند این قوه را عبث و بیهوده نیافریده است، این سرمایه زندگانی را بی جهت نداده است، جهاد با دشمنان دین و دفع دشمن از مال و ناموس و دیگر نوامیس مبتنی بر این قوه است.

آنچه مذمت شده، جنبه ی افراط آن است كه امام صادق (ع) از رسول گرامی نقل كردند: «الغضب یفسد الایمان كما یفسد الخل العسل»، غضب ایمان را فاسد می كند، چنانكه سركه عسل را.[6] امام باقر (ع) نیز فرمودند: این غضب تكه آتشی از

[صفحه 404]

شیطان است كه در قلب فرزند آدم افروخته شده است[7] در حدیثی دیگر فرمودند: در تورات در خطابهائی كه به موسی (ع) شده، نوشته است: ای موسی غضب خود را از كسی كه تو را بر او مسلط كرده ام، نگاه دار، من نیز غضب خود را از تو باز می دارم.[8].

این حدیث نشان می دهد كه غضب بر زیر دست مظلوم، غضب الهی را به دنبال دارد.

امام صادق می فرمایند از پدرم شنیدم كه می فرمود: مردی بادیه نشین نزد رسول الله آمد و گفت: من در بیابان زندگی می كنم، جامع ترین كلمات را (كه كوتاه و پرمعنا) باشد به من تعلیم كن! حضرت فرمودند: آمرك ان لا تغضب، تو را امر می كنم كه غضب نكنی!.

سپس امام صادق (ع) فرمودند: پدرم مكرر می فرمود، چه چیزی سخت تر از غضب است؟ همانا مرد غضب می كند و نفس محترمه ای را كه خداوند ریختن خون آن را حرام كرده، می كشد و افتراء و نسبت ناروا به زن عفیفه و پاكدامنی می دهد.[9].


صفحه 402، 403، 404.








  1. مفردات، صفحه ی 449.
  2. مفردات، صفحه ی 382.
  3. مفردات، صفحه ی 382.
  4. چهل حدیث امام خمینی، صفحه ی 114- 113.
  5. سوره ی فتح، آیه ی 29.
  6. كافی، جلد 2، كتاب الایمان و الكفر، باب الغضب، حدیث 1.
  7. كافی، جلد 2، كتاب الایمان و الكفر، باب الغضب، حدیث 12.
  8. كافی، جلد 2، كتاب الایمان و الكفر، باب الغضب، حدیث 7.
  9. سوره ی آل عمران، آیه ی 134.